غمشریکی بازن افغان
فرستنده – جلال پیروز فرستنده – جلال پیروز

من در حالیکه تجلیل از روز جهانیی زنرا به تمام زنان ومادران  جهان  ومخصوصا"  به زنان - مادران و خواهران هموطن خویش  گرامی میشمارم  تقاضا میکنم   زنان آگاه و دانشمند  کشور عزیز با شناخت ودرک سالم از اهمییت وارزشهای معنوی از  زنبودن خویش  درجامعهء آدمها  درهر لحظه و هرگام  برای  یافتن راه حل عاقلانه ء بیرونرفت ازین تنگنای وحشت و دهشت  به منظور بقای  سالم فرزندان آیندهء میهن  پایه های ساختار  افغانستان سربلندرا  طرح ریزی نمایند

        اینروز  دربعضی حلقات  با جشنواره ها و پایکوبیی مستقل و فارغ از حضور مردان   برگزار میگردد و شب راتاصبح بدنبال میکشاند و متاسفانه  اشتراک کنندگان  گرامی  درین محافل  حوصلهء شنیدن بیشتر از یک مقاله  راکه در راستای حیات گذشته  و آیندهء زن افغان  قرائت میگردد ندارند و هر آن  منتظرند چه وقت برنامهء مقالات خسته کننده تمام میگردد تا ایشان  مصروف  رقص و شنیدن  آهنگهای دلنشین شان گردند – درحالیکه  ارزش اینروز  راباید گرامیداشت و درین روز  معضله های بنیادیی زن مطرح بحث قرار گرفته   وسیل قطعنامه ها  بادرس  سازمانهای  مهم جهانی فرستاده شود و  با بیصبری شدید انتظار نتیجه برداری ازانرا داشت .

         بامید اینکه  زنان گرامی وآگاه وطن ما درهرکجاییکه تشریف دارند  به ارزش  موقف - حیثییت  ومسئولییت های خود در جهان انسانی قیمت داده   برای نجات فرزندان دلبند شان  از بدبختیهای ناءشی ازمناسبات  عدم تفاهم حیاتی فیمابین زن و مرد – ازینروز  بزرگ بهرهء آگاهانه و نیازمندانه برداشته باشند  -  اینجانب  شعر رساییراکه  توسط  استاد  قیوم بیسد  درشرایط خاصی سروده شده  به عنوان  غمشریکی بازن افغان  ضما" تقدیم میدارم – و آزرو دارم  بان دقت معنوی صورت بگیرد .

نوشته از استاد قیوم بیسد (مرد بزرگ تیاترافغانستان ).

و  خداوند زن را آفرید   ازقبرغهء چپ  مرد !                                            این  مقدربود ؟   عدالت بود ؟  یا اینکه   قضا بیدادکرد ؟  یاکه زن مادر شدو تربیت اولاد کرد  ؟

زندگی درجنبش آمد  خانه را آباد کرد  ....   یا  -  باخشونت   مردجاهل هستی را بربادکرد ؟

.............................................

در حقیقت  خلقت زن    امر ناقص بوده است  ؟    ناقص العقلش  میخوانند   یکمشت ازمردمان .

ای خدا درمانده ام در حکمتت   درخلقتت . چشم من را بازکن تاببینم  تابدانم - زن چرا بیچاره است او چرا درمانده است  ؟   زن چرابیهوده   قربانیی خشونت میشود ؟.                                زیرپای  گرگ پیرو  دزدناموس وشرف  یکچمن گلهای نورسته  پرپرمیشود .

 زندگی چون دوزخی شد   دختران  باکره  خودرا بآتش  میزنند ......

...............................

دودو  آتش درفضای شهر  رقص مرگ  داشت ... دختران وحشت زده  -  زنها پریشان -  دیده ها پرخون و گریان  ....   یک تراژیدیی دیگر...  جنس زرن  قربانیی   امیال ننگین  میشود ....دست وپابسته  اسیر  رسم وآیین  میشود ... او چرا قربانیی  بد میشود ؟   اوچرا درباطلاق  گندهء رسم -ورواج    میشود مسموم و بدبخت و تباه  ؟..... زن  چرا در  سنت فرسودهء فرسودگان   مثل حیوان – در  خرید است و  فروش  ؟ .

         حق ندارد عشق ورزد     حق ندارد دوست یابد      حق ندارد تا نماید  اعتراض و اعتصاب ...از ازل درقسمت او  ظلم  شامل بوده است ؟...مثل یکبازیچه دردست ارازل  بوده است   ؟.

.............................

ای زن  !   ای مظلوم  اعصارو قرون    !

زادگاهت  ذلتستان و   سرزمین  اشک  و خون .  گر نمیدانی بدان    سرنوشت تو گره خوردست بیشتر بدست جاهلان .

ای زن  ! ای مادر ! ای گلبرگ عطر لطیف باغ سازندگی !   در سیاهی ها   چراغ زندگی – منبع نورو سرور – از همه پستیها بدور – مرجع مهرو وفا  - معدنی از عاطفه   - چلچراغ رهنما  - فانوس         ره گم کرد گان  ...  گر نمیبودی  کنار آدم ... نسل انسان  درجهان نابود میبود ..عشق و مهرو عاطفه   همه مردود میبود ...  این جهان  یک دوزخ اشباح  خونآلود - خندق تمساح وافعی- شعله های -  آتش نمرود  میبود  - . مشعلها همه خاموش وکلکینها همه بر روشنی مسدود میبود .                    گر خدا بگذاشته تاج  کرامت برسرت - عفت و پاکی نموده زیب و زیورت – ساینس و تخنیک جدید -   کشف اسرار خلقت – فتح و تسخیر سماوات  حاصل اعجازو دستاورد  فرزندان تست ؟ .                  پس  ای مادر وای زن  !!  ای بهشت آرززو های بشر ! خویشتن بشناس  که جنت درقدوم  -  مادران است.

حال ای خالق  حماسه ها و معبد  افسانه ها !

کمر بربندو برخیز  از حقوق خویشتن  دفاع کن.    باهمه ظلم و استبداد عصر   از سیاهیها برون آ-  و با چراغ معرفت   جامهء تقوا بتن کن  - چادرعفت بسرکن -  نگهدار دامنت -    ازشعله های سرخ بازار هوسها  .

راه نو دور است و دراز ...  شهرخوشبختی بناکن . منزل مقصود آنجاست  - شهر -خوشبختیی فرزندان تو   .

ای مادر  ! ای سمبول  مهروعاطفه ... اولگوی  ایثارووفا – ای کمال  خلقت انسان در روی زمین.      ای مادر ! ای زن !.

مارچ 2011 هالند  .


March 2nd, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي